روزنامههای زنجیرهای اصلاحات کماکان خط خبری-تحلیل خود را به حمله به یاران احمدی نژاد و صادق خرازی اختصاص دادند از سوی دیگر فشارها از سوی اصلاحطلبان بر دولت حسن روحانی افزایش یافته است؛ رهامی با زبان «توهین» و عبدالله ناصری با زبان «کنایه» به دولتیها «هشدار» میدهند تا حامیان دولت یازدهم را برای ائتلاف با جریان سیاسی اصلاحات مجاب کنند.
عبدالله ناصری، از اعضای برجسته سازمان منحله مجاهدین، نوشت: «متاسفانه حسن روحانی، دچار اعتمادبهنفسی شبیه اعتماد بنفس احمدینژاد شده است. ولی دولتمرد هرچه با هوش و مدبر باشد در گام اول باید بتواند ارتباط خود با پایگاه اجتماعی را حفظ کند. گذشت دو سال از عمر دولت یازدهم زمان قابل توجهی است برای اینکه بتواند تشکیلاتی را برای خود ایجاد کند، اما متاسفانه تاکنون در اطراف روحانی چنین تشکیلاتی را شاهد نبودهایم.»
روزنامه مردمسالاری
ارگان رسمی حزب مردمسالاری شنبه را با تیترهای«نمیگذاریم قطعنامه تحریمی جدیدی علیه ایران صادر شود» و «ظریف: برجام آثار سازندهای برای تحولات منطقهای خواهد داشت» روانه پیشخوان مطبوعات کشور شده است.
سوالات مطهری از اژهای
علی مطهری از منتقدان جدی فعالیتهای اقتصادی خانواده هاشمی رفسنجانی در دهه 70 با تغییر جهت سیاسی خود از حامیان برجسته این خانواده شده است؛ وی در نامه خود خطاب به معاون اول قوه قضائیه از سخنان اعضا ارشد این قوه گلایه کرده است.
گروه سیاسی روزنامه مردمسالاری در انعکاس این سخنان نوشت: «در نامه علی مطهری آمده است: چه مانعی دارد که متهم یا مجرمیکه بر پرونده خود تسلط کافی دارد یا وکیل او، معتقد باشد که حکم عادلانهای درباره او صادر نشده است،
خواه ادعای او درست و مطابق واقع باشد یا نباشد. حداکثر این است که قوه قضائیه پاسخ دهد که خیر، این حکم منطبق بر قانون و عادلانه بوده است، نه این که صرف اظهارنظر فردی که صلاحیت اظهارنظر در آن موضوع را داشته است منجر به اعلام جرم از سوی مقام قضایی گردد.
نتیجه منطقی این روش این است که باید برای قوه قضائیه نوعی عصمت قائل باشیم که طبعاً هیچ عقل سلیمینمیپذیرد. شبیه همین است موضوع انتقاد یکی از مقامات قضایی به قطعه فیلم وداعی که در شبکههای اجتماعی منتشر شد.
اینجانب چون از پرونده آقای مهدیهاشمیاطلاع کافی ندارم، هیچ قضاوت و نظری درباره حکم صادرشده درباره وی ندارم و معتقدم امثال بنده که تسلط بر پرونده نداریم قاعدتاً باید به قوه قضائیه اعتماد داشته باشیم و اساساً فرصت این که وارد همه پروندهها بشویم وجود ندارد، اما بحث در این است که وداع یک خانواده با یکی از اعضای خود و بدرقه او تا زندان و تمکین به قانون و در عین حال اعلام آنها که حکم عادلانه نبوده است که یک اظهارنظر از سوی افرادی است که به جزئیات پرونده و سیر دادرسی آن واقف هستند چرا باید مورد انتقاد باشد و تخریب نهاد قضائی نامیده شود. این کار، معمول همه خانوادههاست اما این که آن اعتراض وارد است یا نه، نیاز به توضیح قوه قضائیه دارد و حتی میتواند درخواست آن خانواده مبنی بر پخش جلسات دادگاه اجابت گردد.»
روزنامه ابتکار
روزنامه ابتکار شنبه را به تیترهای «زمان آزمون احزاب» و «تحریمها ناپدید میشوند» اختصاص داد.
نهضت عذرخواهی؛ برونرفت از معضل داخلی
محمدعلی وکیلی در سرمقاله روزنامه ابتکار مدعی است برای برونرفت از معضل بحران سیاسی حاکم در کشور باید از تجربه مذاکرات سیاست خارجه استفاده نمایم و اولین گام آن عذرخواهی طرفین است این در حالی که مقصر اصلی رخدادهای ناپسند باید از پیشگاه ملت ایران عذرخواهی و توبه کند.
درهمین راستا سرمقاله نویس روزنامه ابتکار نوشت: « بدیهی است آشتی ملی در زیر سایه سنگین نگاه امنیتی دست یافتنی نمی باشد. فضای عمومی جامعه بایستی نرمال و امنیتی زدایی گردد.
دور باطل کنونی، در نتیجه شرط گذاری های دو طرف ماجرا، ملال آور و نازیبا شده است. مجموعه اتفاقات پیش آمده تا به اکنون ماحصل اشتباه همگانی بوده است که البته سهم هر کس به میزان وزن و نقشی که بر عهده داشته، می باشد. ذره بین گذاشتن برای وزن کشی میزان اشتباهات نه حکیمانه است و نه کمکی به راه حل خواهد کرد.
اگر اراده ای بر حل مسائل انباشته شده داخلی وجود دارد، بایستی از رفتارهای ذره بینی گذر کرد و همه آماده باشند جوانمردانه به سهم خود نسبت به اشتباهات انجام گرفته در محضر ملت، عذر تقصیر بطلبند و نسبت به گذشته خویش از محضر مردم طلب حلالیت نمایند. اگر نهضت عذر خواهی در جامعه رخ دهد،
بی شک نهضت آشتی ملی شکل خواهد گرفت. عذرخواهی مطابق آموزه های دینی نه نشان قامت کوتاه و نه دلیل حقانیت طرف مقابل؛ بلکه عذرخواهی توصیه همیشگی دین اخلاق مدار محمدی و سیره علوی است. هر کس خود را مبرای از عذر خواهی بداند، گرفتار کیش خود حق پنداری است. همگان باید فریاد عذرخواهی سر دهند. دور باطل کنونی باید شکسته شود و شکستن این دور با شکستن خودبینی و خودخواهی و رفتارهای قبیله ای قابل تحقق است.»
روزنامه اعتماد
روزنامه اصلاحطلب اعتماد نیمتای بالای صفحه اول خود را به تیترهای «امضای خاص آقای خاص» و «مذاکره ایران و 1+5 عربی» اختصاص داده است.
حسن روحانی همانند محمود احمدینژاد است
فشارها از سوی اصلاحطلبان بر دولت حسن روحانی افزایش یافته است؛ رهامی با زبان «توهین» و عبدالله ناصری با زبان «کنایه» به دولتیها «هشدار» میدهند تا حامیان دولت یازدهم را برای ائتلاف با جریان سیاسی اصلاحات مجاب کنند.
عبدالله ناصری، از اعضای برجسته سازمان منحله مجاهدین، مدعی است دولت در قبال ارتباط بدنه اجتماعی خود دچار ضعف جدی است و در همین راستا نوشت: «متاسفانه حسن روحانی، دچار اعتمادبهنفسی شبیه اعتماد بنفس احمدینژاد شده است.
ولی دولتمرد هرچه با هوش و مدبر باشد در گام اول باید بتواند ارتباط خود با پایگاه اجتماعی را حفظ کند. گذشت دو سال از عمر دولت یازدهم زمان قابل توجهی است برای اینکه بتواند تشکیلاتی را برای خود ایجاد کند، اما متاسفانه تاکنون در اطراف روحانی چنین تشکیلاتی را شاهد نبودهایم.»
این فعال سیاسی با یادآوری نقش اصلاحات در پیروزی حجتالاسلام روحانی نوشت: «دولت در این مدت نشان داده که به جز شخص حسن روحانی به عنوان رییسجمهور سایر اجزای آن یا علاقهای ندارند یا توانایی مذاکره منطقی با افکار عمومی و به عبارتی افکارسازی عمومی را در راستای سیاستهای خود ندارند.
با قاطعیت و با توجه به آنچه در این دو سال صورت گرفته میتوان گفت افکارسازیها که یکی از گامهای اصلی در جهت حفظ پایگاه اجتماعی دولت است از سوی اصلاحطلبان و رسانههای اصلاحطلبی بوده که دولت نه اینکه بگوییم خود را مخالف آنها میبیند اما به هر صورت خود را دارای مشی و مرامی با نام دیگر یعنی با نام اعتدال معرفی میکند، آنطور که بسیاری از دولتمردان روحانی سعی دارند این فاصله را حفظ کنند. اما واقعیت این است که همان جریانها و گفتمان اصیل که با تلاشها و تاکتیکهای خود باعث پیروزی حسن روحانی در انتخابات شدند تاکنون توانستهاند مدافعی در برابر تمامی تندرویها باشند.»
روزنامه شرق
روزنامه اصلاحطلب شرق صفحه اول خود را به تیترهای«زمینخواری خانوادگی» و«زندگی سیاسی فائزه؛از مجلس پنجم تا بازداشت مهدی» اختصاص داد.
خاطره از شلوار جین / روایت از خبرنگار ضدانقلاب زن روز / شعار من دوچرخهسواری نبود
فائزه هاشمیرفسنجانی جنجالیترین عضو خانواده هاشمی که تجربه محکومیت شش ماه در زندان اوین را دارد؛ وی در گفتوگوی با روزنامه شرق به رخدادهای سیاسی گذشته پرداخت.
فائزه هاشمی پیرامون حوادث روزنامه سلام اظهار داشت:« یادم است که ما هر شب خانوادگی به کوی میرفتیم. مردم زیادی آنجا جمع میشدند. دانشجوها بودند و توضیح میدادند و حوادث را بیان میکردند. یکی از درگیریهای گروههای فشار با من هم، همانجا بود. یادم است هر بار که به کوی دانشگاه میرفتیم؛ جمعیتی از موافق و مخالف، جمع میشدند و بحث در میگرفت. یادم است گروههای فشار آنقدر عصبانی بودند که وقتی در ماشین نشستیم،
آنها دور ماشین را گرفته بودند و میخواستند ماشین را بلند کنند. ماشین را تکان میدادند و حالت حمله داشتند. شرایطی بود که بچههای من از ترس زیر صندلی پنهان شده بودند. همه ترسیده بودند. یادم است یکبار که من رفتم، شلوار جین به پا داشتم. آنها اطراف من راه میرفتند، آن موقع حمله نمیکردند، فقط میگفتند که اگر زن من این را پوشیده بود او را میکشتم. حرفهای دانشجویانی را که مورد حمله قرار گرفته بودند میشنیدم. بعد از آن در مجلس، کمیته تحقیقوتفحصی فکر میکنم بعد از عید نوروز تشکیل شد که من رئیس آن شدم.»
همچنین عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در مورد کاملیا انتخابیفرد از خبرنگاران ضد انقلاب که دوران در روزنامه ایشان فعالیت میکرد؛ گفت : «کاملیا با دست پر برمیگشت. گزارشهای خوبی میآورد. گاهی هم مزیت روزنامه ما نسبت به دیگران، همین گزارشهای کاملیا بود. در کنار روزنامه دوست هم بودیم. دختر شادی بود و من هنوز هم دوستش دارم.
سر انتشار آن پیام او را گرفتند و گفتند که کار او بوده است. درصورتیکه نبود. پیام برای ما فکس شده بود و من گفتم که چاپ کنیم. کاملیا دو، سهماهی بازداشت بود. یکبار هم فکر میکنم من را بهعنوان شاهد فراخواندند، که در دادگاه یا اتاق قاضی او را دیدم. او در بازجوییها گفته بود، فائزه گفته این کارها را انجام بدهم. من هم همه را خودم بهعنوان مدیرمسئول روزنامه برعهده گرفتم. واقعا هم همینطور بود.»
فائزه هاشمی در مورد یکی از دلایل رایآوری در مجلس پنجم گفت: «موضوع دوچرخهسواری که در آن ایام به طرز عجیبی، گل کرد و مورد توجه جوانان و بهویژه دخترهای جوان قرار گرفت، درصورتیکه شعار من دوچرخهسواری نبود، کمک بزرگی به این موضوع کرد. درواقع گروههای فشار این موضوع را علیه من مطرح کردند و چنان روی آنتن بردند که من هرجا میرفتم سخنرانی کنم؛ اولین چیزی که دخترها یا پسرها از من میپرسیدند این بود که آیا دوچرخهسواری آزاد میشود؟! این به دغدغه آنها تبدیل شده بود. شاید تبلیغات خودم در آن ایام اینقدر نمیتوانست همهجاگیر شود.»
روزنامه آرمانامروز
روزنامه آرمانامروز صفحه اول خود را به تیترهای «چه کسی سرگردنه نشسته است؟» و «شکایت احمدینژاد از روحانی؟!» اختصاص داد.
صادق خرازی زیر تیغ انتقام
روایت خرازی از گرا دهندگان اصلاحطلب به دشمن به مذاق یاران سیاسیاش خوش نیامد؛ آنان به جای اینکه به انتقاد از اصلاح طلبان گرا دهنده به دشمن انتقاد کنند، حمله به صادق خرازی را در دستور کار قرار دادند و او را قاچاقچی عتیقه نامیدند.
گروه سیاسی روزنامه آرمانامروز مدعی است که صادق خرازی برای جریان رقیب «دلبری» میکند و حالا «عزیز دل» آنان شده است و درهمین راستا نوشت: «قصدی برای تضعیف جریان اصلاحات نداشته و از سر دلسوزی اینچنین گفته اما رقیب به خوبی از این اظهارات به نفع خود استفاده و آغوش خود را برای خرازی گشوده است.
چنانکه «وحشت افراطیون از افشاگری معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات» تیتر کیهان شد و کاظم انبارلویی رئیس مرکز سیاسی حزب موتلفه با اشاره به سخنان اخیر صادق خرازی اظهار داشت: ما از آقای خرازی تشکر میکنیم و از ایشان میخواهیم لیست را منتشر کنند و معلوم میشود این افراد که با دشمن همگرایی داشتند آیا در دولت یازدهم سمت دارند یا نه و کجا هستند.
همچنین صادق زیباکلام در واکنش به اظهارات اخیر خرازی گفت:من فقط باید بگویم متاسفم برای آقای خرازی که از چنین ادبیاتی استفاده کرده است چراکه این رفتار ایشان بنده را به یاد صحبتهای پوپولیستی آقای احمدینژاد میاندازد که میگفت لیست مفسدین و متجاوزان بیتالمال در جیب بنده است.
وی افزود: این مواضع هرگونه احتمال همکاری بین اصلاحطلبان و تشکیلات ایشان را از بین می برد. خرازی بااین حرفها میخواهد عزیز دل اصولگراها باشد و در بین آنها جا بازکند درواقع این پیام را به اصولگراها میدهد که فکر نکنید من اصلاحطلب هستم درحالی که ایشان میتواند بدون استفاده از چنین ادبیاتی با اصولگرایان باشد چراکه کسی تپانچه پشت سر ایشان نگذاشته که بگوید بیا اصلاحطلب شو بنابراین دلیلی ندارد به اصلاحطلبان توهین کند تا از طیف مقابل دلبری کند.»
روزنامه ایران
روزنامه دولتی ایران، صفحه اول خود را به تیترهای «سوئیس تحریمهای ایران را برداشت» و «انفجار بزرگ شیمیایی در چین» اختصاص داد.
روایت روزنامه دولتی از روزنامه یهودی آمریکایی
روزنامه دولتی ایران در صفحه سیاسی خود به انعکاس روایت یک روزنامه آمریکایی از ایران پرداخت و در همین راستا نوشت: «خبرنگار ومعاون سردبیر بزرگترین روزنامه یهودی امریکا به نام «جویش دیلی فوروارد» پس از سفر به ایران گزارشی را درباره این تجربه منتشر کرد.
به گزارش «عصرایران» به نقل از روزنامه «نیویورک تایمز» ، «لری کهلر اسس» در بخشی از مطلب خود که با عکس های متعددی از ملاقات ها و سفرهایش به شهرهای مختلف منتشر شده ، تاکید کرد :« یهودیان در ایران از آزادی کامل برای انجام فعالیت های دینی و پوشیدن لباس ویژه خود در خیابان های تهران برخوردارند.
حکومت ایران میان گفتمان سنتی و دشمنانه علیه صهیونیسم و احترام به جایگاه یهودیان درایران تفاوت قائل است».
صدور ویزای خبرنگاری و مجوز فعالیت سفر رسانه ای برای خبرنگار بزرگترین روزنامه یهودی امریکا از سوی دولت ایران، یکی از خبرهای مهم هفته های اخیر امریکا بود. روزنامه «نیویورک تایمز» همچنین نوشت که صدور مجوز ایران برای سفر خبرنگار بزرگترین روزنامه یهودیان امریکا را می توان گامی از سوی تهران برای تاثیرگذاری بر «لابی» یهودیان در امریکا به سود توافق هسته ای دانست.
روزنامه Jewish Daily Forward از بیش از یک قرن قبل تاکنون در نیویورک چاپ می شود و پرتیراژترین و بزرگترین روزنامه یهودیان امریکا به شمار می رود.